نمونه ای از شاهکارهای ال آی خانوم
19بهمن ماه .شنبه ظهر بود وعلی از مدرسه اومده وال ای طبق عادت هر روزه با علی به خیال خودش داشت درس می خوند هر از گاهی به اتاق علی سر میزدم می دیدم علی تکالیفشو انجام میده وال ای هم نقاشی می کشه فقط نیم ساعت حواسم به ال ای نشد چون نماز می خوندم بعد نمازم چندتا ظرف داشتم رفتم اونارو شستم واومدم که به بچه هاسریزنم دیدم علی تو اتاقش تنهاست وال خانوم تو اتاق ما...... اینجام مثلا خجالت کشید بلا فاصله بردمش حموم کلی شامبو و... ولی باز اونطور که باید تمیز نشد ال ای عاشق آرایش کردنه حتی چند وقت بیش که من مدرسه بودم وال ای رو گذاشته بودم خونه ی خاله هانیه ،خاله هانیه چون دیده بود حوصله ی بچه ها سر میره ...