ال آیال آی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

ال آی سفید برفی

خاطرات مرداد

12مرداد.يكشنبه .خاله جون اينا وخاله نعيمه اينا از مسافرت برگشتن .ديگه واقعا دلمون برا ارميا تنگ شده بود . 13مرداد.دوشنبه .امروز هم آنا همه مونو برا شام دعوت كرده بود شاهگلي .روز خوب وبه ياد ماندني شد. 14مرداد .سه شنبه .امروز دايي نادر اينا برگشتن شمال . 16مرداد .پنج شنبه .دختر خاله ام دعوتمون كرده بود خونشون . ال اي در خونه ي دختر خاله ام غروب موقع برگشتن ديدم علي يه گربه كوچولو پيدا كرده واصرار داره بياره خونمون .منم رضايت دادم وگربه رو آورديم با سرنگ بهش شير دادم وبچه ها يكم باهاش بازي كردن وعلي رو راضي كردم ببره بذاره سر جاش . صبح جمعه با صداي همون گربه از خواب بيدار شديم .علي نگاه كرد وداد زد مامان ...
20 مرداد 1393

تولد سه سالگي

7مرداد مصادف بود با عيد سعيد فطر. مسافر ،به مقصد رسيده.وبار ،به منزل .كاروان رمضان ،در منزل فطر توقف كرده است .صداي پاي عيد مي آيد. امروز دايي نادر اينا اومدن تبريز. 8مرداد چهارشنبه ، مصادف بود با دومين روز تعطيلي به مناسبت عيد فطر وتولد ال اي خانوم ما مام به اين مناسبت مهموني شام كوچيكي ترتيب داديم وخواستيم به اين مناسبت شاد ،دورهم باشيم . البته خاله جون اينا وخاله نعيمه اينا از چند روز پيش رفته بودن مشهد و جاشون حسابي حسابي خالي بود. منم تدارك شام  مفصلي ديده بودم وسعي كرده بودم به قول خودمون سنگ تموم بذارم مراسم دوتا مشكل داشت : 1.من مهمونامودعوت كرده بودم غافل از اينكه اون روز اكثر قنادي...
20 مرداد 1393
1