سیزده بدر سال 1393
امسال برا سیزده بدر باآنا اینا و خاله ها رفتیم مره خونی سرد رودحدود ساعت دوازده رسیدیم .
علی خیلی زود چند تا دوست پیدا کرد و با هم مسابقه ی طناب کشی گذاشتن .ال آی هم این وسط بیکار نبود یا به علی کمک می کرد یا از جون ودل علی رو تشویق می کرد.
مره خونی یک آبشار هم داشت که ال آی کلی آب بازی کرد .
اینجام شهر بازی مره خونی هست که بچه ها کلی با وسایلاش بازی کردن
ال آی جرات نمی کرد به آتیش نزدیک بشه از یک متر دور تر داره کبابارو باد می زنه
ال آی که می دید عمو وحید داره زغال به سماور می ندازه ،می خواد به عمو وحید کمک کنه
، منتهی ...
خدرو واقعا شکر می کنم که امسال هم سیزده بدر در کنار خانواده بودیم وبا خوشی سیزدهمونو بدر کردیم .خدایا این مهر ومحبتی که بین اعضای خانوادمون هست رو هر روز بیشتر وبیشتر کن .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی