یک مهر 1392(شروع سالتحصیلی جدید )
1 مهر .دوشنبه 1392
علی میخواست بره مدرسه ولی ال آی نمی ذاشت . می گفت منم ببر .خدا میدو نه با چه سختی علی رو از زیر قر آن رد کردم و راهی مدرسه اش کردیم .
بعد رفتن علی هم کلی گریه کرد ،منم فورا لباساشو پو شو ندم تا باهم بریم علی رو به خانه ی ریاضیات استان ثبت نام کنیم .
موقع رفتن
موقع برگشتن هم رفتیم مدرسه ی علی تا با معلمش آشنا بشم اتفاقا زنگ تفریح بود وعلی رو هم دیدیم .
2 مهر تولد باباست بهمین مناسبت با کمک ال ای وعلی یک کیک خوشمزه پختیم و چهار نفری تولد بابایی رو جشن گرفتیم .
3 مهر
امروز یک اس ام اسی خو ندم که خیلی برام جالب اومد درسته بی ربط به موضوع وبلاگ ماست ولی یک درس اساسی میده نوشته بود
به سلامتی مگس !!!
که یادمون داد زیاد دور کسی بگردی ،آخرش میزنه تو سرت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی