ال آیال آی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

ال آی سفید برفی

خاطرات مهر 1392

1392/11/8 0:09
نویسنده : مامان ال آی
306 بازدید
اشتراک گذاری

6  مهر.شنبه

آنا طبق معمول همیشه زحمت کشیده بود وهمه مو نو برا شام دعوت کرده بود .واقعا به داشتن همچین مامان فداکارومهربو نی افتخار می کنم ،که هر چند وقت یکبار بچه هارو دور هم جمع می کنه تا بچه ها با هم بازی کنن و بزر گتر هامهمدیگرو ببینن ،همه  به ما میگن شما خیلی خانواده ی مهربو نی هستین و به نظر من این برمیگرده به مدیریت بزر گتر ها که باعث میشن یک خانواده با هم گرم بشن یا روز به روز دور از هم .خانواده هایی رو  از نزدیک میشناسم که حتی سالی یکبار هم بچه ها و پدر ومادر دور هم جمع نمیشن یا بهتر بگم بزرگ فامیل این زحمتو بخودش نمیده که لااقل تو مناسبت های خاص  (رمضان ،عید نوروز ،روز مادر و...)  بچه هارو دور هم جمع کنه .واین بر میگرده به ضعف وعدم مسولیت بزر گ خانواده عصبانیشیطانگریه

ال آی وعلی موقع رفتن به خو نه ی آنایی تشویق

7 مهر.یکشنبه

یک خبر خوب قلبهورا

خاله هانیه هم برا پارلا کوچولو (دختر خاله ی ال ای وعلی وارمیا )و بلاگ باز کرد ،درسته هنوز نصفه کاره است ولی اگر سر بزنین و نظر های سازندتو نو بذارین ممنون میشیم .(ادرس وبلاگ پارلا :پارلا درخشش زندگی ما )

12 مهر.جمعه

داشتیم حاضر میشدم بریم  مهمو نی که ال آی خانوم به من  مهلت نمیداد .این یه گوشه از کارهای ال ایه خوشمزهالبته من ال آی وعلی رو نبردم واو نارو گذاشتم خو نه ی آنایی 

خوشگل شدم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

13 مهر .شنبه

ال آی در مقایسه با ارمیا (پسرخاله اش که فقط پنج روز از ال آی بزرگتره ) خیلی کم حرف میزنه ومنم برای اینکه دخترم کم نیاره خجالتمتوسل به تخم کبو تر شدم که زحمت پیدا کردنشو شوهر عمه ی ال آی کشیده بود .

 17  مهر .چهارشنبه

خاله هانیه همه رو به مناسبت روز کودک دعوت کرده بود که بچه ها دور هم باشن و با هم بازی کنن و بهشون خوش بگذره .

دستش واقعا درد نکنهقلب

 

  سفید برفیم از حالا به فکر اندامشه که چاق نشه ، واسه همین بلافاصله بعد از شام رفته دنبال ورزش...نیشخند

 

 24 مهر .چهارشنبه

مطابق هر ساله روز عید قربان خو نه باجی دعوت بودیم که خیلی بهمون خوش گذشت .

دستش درد نکنه .ماچ

 

 بیست و پنج مهر .پنجشنبه

امروز دایی اینا از مراغه اومده بودن خو نه  آنا برای نهار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان آيسو وآيسا
7 مهر 92 12:42
واي خدا همه مامانه ومامان بزرگها رو حفظ كنه ...توش هم مادر جووون شمارو...برا علي وال اي جووون
مامان آنيسا سعيده
7 مهر 92 13:42
سلام دوست خوبم بچه هاي نازي داري خدا برات نگه داره از وب ما هم بازديد كن راستي دوشنبه مورخ 92/7/8 با دوستاي وبلاگي تو پارك منظرييه كنار دستگاههاي ورزشي قرار گذاشتيم ساعت 5 بعدازظهر خوشحال ميشم بيياين
مامان یاسین
7 مهر 92 14:00
ایشالا که خوش گذشته باشه و سایه همه پدر ها مادرها پا بر جا باشه راستی چه قد علی با ال ای شبیه هم هستن شبیه شما هستن یا باباشون؟
مامان الیار
7 مهر 92 17:13
سلام چه نینی های خوشگلی دارید مثل پسمل من ما با اجازه شما رو لینک کردیم شما هم اگه دوست داشتید ما رو لینک کنید
مامان ارمیا
7 مهر 92 23:12
خاله فدات شه -لباسهای پاییزی رو پوشیدی و داری مهمون میری.
مامان ماهان
8 مهر 92 14:37
سلام ال اي جونم خوبي خاله
مامان پینار
9 مهر 92 12:16
مامان ماهان
9 مهر 92 22:29
سلام سفيد برفي خاله داداش گلت خوبه خاله
مامان پارلا جون
10 مهر 92 11:46
واییییی خدا چند وقت بود بچه ها همه لختی لباس میپوشیدن حالا که پاییز شده و لباس آستین دار و.. میپوشن چقدر به نظر بزرگتر میان خدا حفظشون کنه خدا آنا و آقاجون گلمون رو هم حفظ کنه و سایه پر مهرشون رو از سر ما کم نکنه و همش بریم خونشون و زحمت بدیم
مامان یاسین
13 مهر 92 14:12
بابای پارلا همت جو
13 مهر 92 15:26
ممنون که به وبلاگ پارلا سر زدین و نظر دادین ال آی شما هم خیلی نازه، خدا براتون نگهداره دختر من سه سالشه اگه میشه کد نشان دهنده سن که بالای وبلاگ دختر گلتون گذاشتین را برای من هم بفرستین با تشکر
مامان ماهان
14 مهر 92 22:23
مامان پارلا جون
15 مهر 92 12:14
وای آخه چرا دست تو اینقدر بی نمکه و اثری از نمکش درش نیست بخدا من نمیدونستم و فکر میکردم کار باجی بوده خوب شد گفتی مردم از خنده
مامان یاسین
15 مهر 92 15:06
سلام ماشالا ال ای خاله خوشکل هستش نیازی به این چیزا نداره واقعا راست هست که تخم کبوتر زبون بچه ها رو باز میکنه؟
مامان آيسو وآيسا
16 مهر 92 10:51
روزتون مبارك فرشته هاي ناززززززززززز
مامان آی سل
21 مهر 92 0:52
مامان یاسین
22 مهر 92 7:41
سلام کم پیدا هستین
مامان ماهان
27 مهر 92 20:23
سلام عزيزم يه عمل در پيش دارم رفتم براي كارهاي عملم برام دعا كن گلم دلم برات تنگ ميشه فداااااات بشم حلالم كن
مامان ال آي
28 مهر 92 12:48
سلام دوست گلم ال آي جونم رو ببوس راستش عزيزم يه سوالي داشتم اگه ما برا زندگي تبريز رو انتخاب كنيم نظر شما كه تبريزي هستين و اونجا ساكنين چيه ؟ اينجا دوستان و همكاران مي گن كه تبريزيها زياد با غير بوميها مچ نميشن و خود بزرگ بين هستن. البته صراحت لهجه من رو ببخش. بعدش هم زندگي تو كلان شهر به نظر سخت ميا د... خواهش مي كنم يه كم از جنبه هاي مثبت و وبهتر بگم واقعيات برام بگو تا بتونم تصميم بگيرم . شهرتبریز است وجان قربان جانان می کند سرمه ی چشم از غبار کفش مهمان می کند
مامان پینار
1 آبان 92 11:57
ماشالله به این گل دختر.
مامان پارلا جون
3 بهمن 92 16:39
همچین با آب و تاب نوشتی خبر خوب که من خودم ذوق کردم زودتر برم یه سر بهش بزنم (واسه پارلا وبلاگ زدم)نه خوب اومدی دستت درد نکنه میگم تو رو بذارن تو کار تبلیغات بخدا خیلی مستعدی خاله