آقای تمدن (که اهل مراغه هستند)وبا بابا تو دانشگاه زاهدان هم دوره بودن بعد از فارغ التحصیلی هر کدوم به شهر خودشون بر می گردن .بعد یک سال بابا تو آزمون استخدامی بیمه قبول میشه ومحل خدمتشو زنجان اعلام می کنند بابا می گه همون روزاول تو بیمه ی ایران زنجان با آقای ظریفی آشنا شدکه ایشونم اهل تبزیز بودن وده روز قبل از بابا به زنجان رفته بودن ایشون مثل بابا یک نیروی جدید الاستخدام بودکه محل خدمتشونو زنجات اعلام کرده بودن بابا می گه همون روزای اول با افای ظریفی تو خیابان انقلاب زنجان قدم می زدیم که آقای تمدنو دیدیم بعد کلی سلام واحوال برسی دیدیم آقای تمدن هم تو زنجان مشغوله خلاصه سه تایشون یک خونه اجاره می کنن و...